شنبه ۱۱ دی ۹۵ | ۱۸:۵۹ ۳۴ بازديد
گروه خودرو: «گراميها»، «حدادزادهها»، «نوريانيها»، «ديلميها» و ...؛ هر جا سخن از «واردات خودرو» در ميان باشد، اين نامها بيش از هر نام ديگري ميدرخشند
گروه خودرو: «گراميها»، «حدادزادهها»، «نوريانيها»، «ديلميها» و ...؛ هر جا سخن از «واردات خودرو» در ميان باشد، اين نامها بيش از هر نام ديگري ميدرخشند
ا
.
نه اينكه تجارت اصلي همه اين نامها، «خودرو» باشد، اما گزاف نيست اگر بگوييم بيشترشان بهواسطه «واردات خودرو» شناخته ميشوند و اين بخش از تجارت آنها است كه بهنوعي برايشان «پرستيژ» و كلاس كاري به ارمغان آورده است. نگاهي به گذشته اين نامها، نشان ميدهد خانوادگي «تاجر» بوده و حتي از سالها قبل از انقلاب به كار تجارت ميپرداختهاند و اگرچه حالا بيشتر به واسطه «واردات خودرو» نامشان بر سر زبانها است، اما منابع اصلي درآمد آنها «خودرو» نيست، البته به جز «حدادزادهها».
سلطاني كه ديگر سلطان نيست
هرچند كارشناسان معتقدند با توجه به حضور برندهاي مختلف در بازار خودروهاي خارجي ايران، نميتوان سلطان و برندي شماره يك را براي اين «بازار» معرفي كرد، اما به هر حال نامهايي كه به آنها اشاره شد، هماكنون اصليترين تاجران خودرو در ايران به شمار ميروند. در اين بين، شايد بتوان از «حدادزادهها» بهعنوان خانداني كه تجارت اصليشان در واردات خودرو است، نام برد.
پيشينه تجارت در خانواده حدادزاده، به «ناصر حدادزاده» برميگردد كه شركت ايرتويا را در دست داشت و در واقع نمايندگي رسمي واردات محصولات تويوتا به ايران بود.
تا همين چند سال پيش و قبل از حضور پررنگ خودروهاي كرهاي در ايران، تويوتا اصليترين برند در بازار خودروهاي خارجي كشور و به اصطلاح «سلطان» آن بود؛ اما حالا ديگر خبري از ابهت گذشته نيست و اين موضوع البته با اعمال تحريمها عليه ايران، ارتباط دارد.
«حدادزادهها» البته پس از افول حضور تويوتا در ايران، بيكار ننشستند و اين بار به سراغ رنو رفتند تا واردات محصولات اين خودروساز فرانسوي را در اختيار بگيرند. آنها با تاسيس شركتي به نام «نگين خودرو» به نماينده خودروهاي وارداتي رنو در ايران تبديل شدند تا بهنوعي افول ايرتويا را جبران كنند، هرچند چندان موفقيتي در اين راه كسب نكردند و خودروهاي وارداتي رنو هنوز آن طور كه بايد و شايد، در بازار ايران جا نيفتادهاند. هرچه هست، «حدادزادهها» كه جداي از واردات خودرو، به ساختمان سازي نيز مشغول هستند، كم يا زياد، هنوز هم نماينده رسمي واردات خودروهاي تويوتا و رنو به ايران محسوب ميشوند و شايد اگر مذاكرات هستهاي به نتيجه برسد و تحريمها لغو شوند، ايرتويا باز هم بتواند به دوران اوج خود برگردد.
چاي و برنج و خودرو
شايد گزاف نباشد اگر «خانواده گرامي» را مشهورترين نام در واردات خودرو به ايران بدانيم، خانوادهاي كه البته بخش عمده تجارتش به مواد غذايي از جمله چاي و برنج مربوط ميشود. با اين حال، اين روزها «گراميها» را بيشتر با واردات خودرو ميشناسند و هر جا صحبت از «هيوندايي موتورز» و «كياموتورز كره» به ميان ميآيد، نام اين خاندان است كه ميدرخشد! روزگاري ميتسوبيشي، دوراني كوماتسو و حالا نيز هيوندايي و كيا و البته جيلي! اين كارنامه كاري «گراميها» در حوزه واردات خودرو است كه شروع آن به حول و حوش سال 1990 ميلادي برميگردد. «گرامي بزرگ» كه از وي بهعنوان يكي از تاجران بنام كشور در پيش از انقلاب ياد ميشود، اكنون در قيد حيات نيست و در حال حاضر پسر وي –احمد گرامي- است كه تجارت خودرو در خاندان گرامي را مديريت ميكند. «آسان موتور» و «اطلس خودرو» دو شركت بزرگي به شمار ميروند كه تحت مديريت خاندان «گرامي» به واردات خودرو مشغولند و اولي محصولات هيوندايي را وارد كشور ميكند و دومي نيز خودروهاي كيا را. «گراميها» البته به جز اين دو، شركتي ديگر را نيز به نام «جيليران» (آسان خودرو سابق) تشكيل دادند كه نماينده رسمي «جيلي موتورز» چين محسوب ميشود و دو-سه سالي است كه محصولات اين خودروساز را به ايران وارد ميكند. تا يكي دو سال پيش، آمار واردات خودرو نشان ميداد بيشتر خودروهاي خارجي توسط همين سه شركت (اطلس خودرو، آسان موتور و جيليران) به ايران وارد ميشدند و با اين حساب، «گراميها» سلطان واردات خودرو بودند، اما حالا «بازار» اصلا ديگر سلطاني ندارد.واردات كيا
صنعتگران وارد كننده
اگرچه «گراميها» با وجود سابقه كمتر از «حداد زادهها»، توانستند اين خانواده را در عرصه واردات خودرو جا بگذارند و از همين رو اين روزها هيوندايي و كيا بيش از امثال تويوتا در خيابان هاي كشور به چشم ميآيند، اما «گراميها» هنوز هم به لحاظ «بزرگي» و «گستردگي كار» به پاي خاندان «فردوس» نرسيدهاند.
«خانوده فردوس» را همه با نام «صنايع ماموت» ميشناسند و البته اسكانيا. شايد فرق بزرگ «خاندان فردوس» با ديگر خانوادههاي درگير با واردات خودرو اين باشد كه آنها (فردوسها) بيش از آنكه واردكننده باشند، صنعتگر به شمار ميروند و حتي خيلي از همين اسكانياهايي كه در جادههاي ايران تردد ميكنند نيز در داخل كشور و توسط آنها مونتاژ ميشوند.خودروسازي كيا
از ساعت فروشي تا واردات خودرو
نسل اول، ساعت فروش؛ نسل دوم، تجارت لوازم خانگي و نسل سوم، واردات خودرو؛ اين كارنامه كاري خانواده «ديلميها» به شمار ميرود، خانداني كه اگرچه هنوز هم عمده فعاليتش در حوزه لوازم خانگي است، اما خودروهاي «امجي» و «آلفارومئو» نيز توسط آنها راهي خيابانهاي ايران شدند.
بدونشك شركت گلديران (نماينده انحصاري واردات لوازم خانگي ال جي به ايران) را خيلي از خانوادههاي ايراني ميشناسند، شركتي كه يكي از «ديلميها» مديريت آن را بر عهده دارد و در حال حاضر بخش قابلتوجهي از بازار لوازم خانگي در اختيار شركت موردنظر است. هرچند شروع تجارت «ديلميها» به دهه 30 برميگردد، اما اوجگيري فعاليتهاي اقتصادي اين خانواده، از دهه 60 آغاز شد، چه آنكه در آن دهه، كالاهاي كرهاي كمكم در حال جا افتادن در ايران بودند و با رشد كرهايها، «ديلميها» هم خود را بالا كشاندند. ارتباط خوب «ديلميها» با كرهايها، اما سبب نشد كه اين خانواده به سراغ خودروهاي كرهاي بروند و ناگهان سر از چين و ايتاليا درآوردند تا از اولي، امجي را وارد كنند و از دومي آلفارومئو را.
نور كم بيام و
در جامعه ايران، برخي خودروهاي وارداتي به نماد مرفه بودن تبديل شدهاند و در كنار آن، نماينده تكنولوژي و كيفيت برتر نيز به حساب ميآيند و در اين بين، «بيامو» جايگاه خاص خود را دارد؛ خودرويي كه نامش با خاندان «نورياني» گره خورده است. البته اگر ريشه «بيامو» را جستوجو كنيم، بايد از «وهاب زادگان» تاجر بزرگ كشور در قبل از انقلاب نام ببريم، كسي كه در آن دوران شريك تجاري آلمان و ژاپن با ايران به شمار ميرفت و بعد از انقلاب، خانواده نورياني كه موتورسيكلتهاي بيام و را وارد ميكردند، امتياز واردات خودروهاي بيام و را نيز از دولت (اين امتياز در دوران انقلاب از وهاب زادگان گرفته شد)، خريد. حدود 14 سال پيش، خانواده نورياني موسسهاي را با نام خود تاسيس كردند و «پرشيا خودرو» كه زيرمجموعه اين موسسه بود، واردات بيام و را بر عهده گرفت. اين در حالي بود كه بعدها به دليل مشكلات اقتصادي، امتياز موسسه نورياني به فرد ديگري واگذار شد و در حال حاضر نيز بيام و حضور چندان پررنگي در بازار ايران ندارد.واردات كيا
...اما پورشه و مازراتي
اما سري هم به خاندان «بهبهاني» بزنيم كه اگرچه واردات خودرو بخش بسيار كوچكي از بيزينس اين خانواده است، اما واردات خودروي لوكسي به نام «پورشه» بهنوعي «پرستيژ» تجارت «بهبهانيها» را بالا برده است. خاندان بهبهاني، عمده فعاليت خود را در صنعت نساجي متمركز كرده و به واردات لوازم بهداشتي و آرايشي نيز مشغول است و در كنار آنها، به سراغ واردات خودرو هم رفته تا نمايندگي انحصاري يكي از گرانترين و لوكسترين خودروهاي دنيا در ايران را نيز داشته باشد. با اين حال، قوانيني كه وزارت «صنعت، معدن و تجارت» براي واردات خودرو گذاشته و طبق آن ورود محصولات داراي حجم موتور بالاي 2500 سيسي را ممنوع كرده است، سبب شده تا تجارت خودرويي بهبهانيها با چالش مواجه شود. در كنار پورشه، اما ديگر خودرو لوكس و بسيار گران قيمت وارداتي به كشور، «مازراتي» نام دارد كه خانوادهاي از اردبيل به نام «فتحي بيطرف» پشت واردات آن است. «بيطرفها» نيز مانند «بهبهانيها» تجارت اصليشان خارج از نمايشگاههاي خودرو است و از آنها بهعنوان يكي از بزرگان حوزه امدياف (MDF)، ياد ميشود، اما به هر حال واردات خودروهايي با شهرت مازراتي نيز در كارنامه تجارت آنها جاي گرفته است. اين در حالي است كه داستان پورشه، دامان مازراتي را هم گرفته و واردات اين خودرو به كشور در مقطع فعلي، تقريبا متوقف است.
سلطاني كه ديگر سلطان نيست
هرچند كارشناسان معتقدند با توجه به حضور برندهاي مختلف در بازار خودروهاي خارجي ايران، نميتوان سلطان و برندي شماره يك را براي اين «بازار» معرفي كرد، اما به هر حال نامهايي كه به آنها اشاره شد، هماكنون اصليترين تاجران خودرو در ايران به شمار ميروند. در اين بين، شايد بتوان از «حدادزادهها» بهعنوان خانداني كه تجارت اصليشان در واردات خودرو است، نام برد.
پيشينه تجارت در خانواده حدادزاده، به «ناصر حدادزاده» برميگردد كه شركت ايرتويا را در دست داشت و در واقع نمايندگي رسمي واردات محصولات تويوتا به ايران بود.
تا همين چند سال پيش و قبل از حضور پررنگ خودروهاي كرهاي در ايران، تويوتا اصليترين برند در بازار خودروهاي خارجي كشور و به اصطلاح «سلطان» آن بود؛ اما حالا ديگر خبري از ابهت گذشته نيست و اين موضوع البته با اعمال تحريمها عليه ايران، ارتباط دارد.
«حدادزادهها» البته پس از افول حضور تويوتا در ايران، بيكار ننشستند و اين بار به سراغ رنو رفتند تا واردات محصولات اين خودروساز فرانسوي را در اختيار بگيرند. آنها با تاسيس شركتي به نام «نگين خودرو» به نماينده خودروهاي وارداتي رنو در ايران تبديل شدند تا بهنوعي افول ايرتويا را جبران كنند، هرچند چندان موفقيتي در اين راه كسب نكردند و خودروهاي وارداتي رنو هنوز آن طور كه بايد و شايد، در بازار ايران جا نيفتادهاند. هرچه هست، «حدادزادهها» كه جداي از واردات خودرو، به ساختمان سازي نيز مشغول هستند، كم يا زياد، هنوز هم نماينده رسمي واردات خودروهاي تويوتا و رنو به ايران محسوب ميشوند و شايد اگر مذاكرات هستهاي به نتيجه برسد و تحريمها لغو شوند، ايرتويا باز هم بتواند به دوران اوج خود برگردد.
چاي و برنج و خودرو
شايد گزاف نباشد اگر «خانواده گرامي» را مشهورترين نام در واردات خودرو به ايران بدانيم، خانوادهاي كه البته بخش عمده تجارتش به مواد غذايي از جمله چاي و برنج مربوط ميشود. با اين حال، اين روزها «گراميها» را بيشتر با واردات خودرو ميشناسند و هر جا صحبت از «هيوندايي موتورز» و «كياموتورز كره» به ميان ميآيد، نام اين خاندان است كه ميدرخشد! روزگاري ميتسوبيشي، دوراني كوماتسو و حالا نيز هيوندايي و كيا و البته جيلي! اين كارنامه كاري «گراميها» در حوزه واردات خودرو است كه شروع آن به حول و حوش سال 1990 ميلادي برميگردد. «گرامي بزرگ» كه از وي بهعنوان يكي از تاجران بنام كشور در پيش از انقلاب ياد ميشود، اكنون در قيد حيات نيست و در حال حاضر پسر وي –احمد گرامي- است كه تجارت خودرو در خاندان گرامي را مديريت ميكند. «آسان موتور» و «اطلس خودرو» دو شركت بزرگي به شمار ميروند كه تحت مديريت خاندان «گرامي» به واردات خودرو مشغولند و اولي محصولات هيوندايي را وارد كشور ميكند و دومي نيز خودروهاي كيا را. «گراميها» البته به جز اين دو، شركتي ديگر را نيز به نام «جيليران» (آسان خودرو سابق) تشكيل دادند كه نماينده رسمي «جيلي موتورز» چين محسوب ميشود و دو-سه سالي است كه محصولات اين خودروساز را به ايران وارد ميكند. تا يكي دو سال پيش، آمار واردات خودرو نشان ميداد بيشتر خودروهاي خارجي توسط همين سه شركت (اطلس خودرو، آسان موتور و جيليران) به ايران وارد ميشدند و با اين حساب، «گراميها» سلطان واردات خودرو بودند، اما حالا «بازار» اصلا ديگر سلطاني ندارد.واردات كيا
صنعتگران وارد كننده
اگرچه «گراميها» با وجود سابقه كمتر از «حداد زادهها»، توانستند اين خانواده را در عرصه واردات خودرو جا بگذارند و از همين رو اين روزها هيوندايي و كيا بيش از امثال تويوتا در خيابان هاي كشور به چشم ميآيند، اما «گراميها» هنوز هم به لحاظ «بزرگي» و «گستردگي كار» به پاي خاندان «فردوس» نرسيدهاند.
«خانوده فردوس» را همه با نام «صنايع ماموت» ميشناسند و البته اسكانيا. شايد فرق بزرگ «خاندان فردوس» با ديگر خانوادههاي درگير با واردات خودرو اين باشد كه آنها (فردوسها) بيش از آنكه واردكننده باشند، صنعتگر به شمار ميروند و حتي خيلي از همين اسكانياهايي كه در جادههاي ايران تردد ميكنند نيز در داخل كشور و توسط آنها مونتاژ ميشوند.خودروسازي كيا
از ساعت فروشي تا واردات خودرو
نسل اول، ساعت فروش؛ نسل دوم، تجارت لوازم خانگي و نسل سوم، واردات خودرو؛ اين كارنامه كاري خانواده «ديلميها» به شمار ميرود، خانداني كه اگرچه هنوز هم عمده فعاليتش در حوزه لوازم خانگي است، اما خودروهاي «امجي» و «آلفارومئو» نيز توسط آنها راهي خيابانهاي ايران شدند.
بدونشك شركت گلديران (نماينده انحصاري واردات لوازم خانگي ال جي به ايران) را خيلي از خانوادههاي ايراني ميشناسند، شركتي كه يكي از «ديلميها» مديريت آن را بر عهده دارد و در حال حاضر بخش قابلتوجهي از بازار لوازم خانگي در اختيار شركت موردنظر است. هرچند شروع تجارت «ديلميها» به دهه 30 برميگردد، اما اوجگيري فعاليتهاي اقتصادي اين خانواده، از دهه 60 آغاز شد، چه آنكه در آن دهه، كالاهاي كرهاي كمكم در حال جا افتادن در ايران بودند و با رشد كرهايها، «ديلميها» هم خود را بالا كشاندند. ارتباط خوب «ديلميها» با كرهايها، اما سبب نشد كه اين خانواده به سراغ خودروهاي كرهاي بروند و ناگهان سر از چين و ايتاليا درآوردند تا از اولي، امجي را وارد كنند و از دومي آلفارومئو را.
نور كم بيام و
در جامعه ايران، برخي خودروهاي وارداتي به نماد مرفه بودن تبديل شدهاند و در كنار آن، نماينده تكنولوژي و كيفيت برتر نيز به حساب ميآيند و در اين بين، «بيامو» جايگاه خاص خود را دارد؛ خودرويي كه نامش با خاندان «نورياني» گره خورده است. البته اگر ريشه «بيامو» را جستوجو كنيم، بايد از «وهاب زادگان» تاجر بزرگ كشور در قبل از انقلاب نام ببريم، كسي كه در آن دوران شريك تجاري آلمان و ژاپن با ايران به شمار ميرفت و بعد از انقلاب، خانواده نورياني كه موتورسيكلتهاي بيام و را وارد ميكردند، امتياز واردات خودروهاي بيام و را نيز از دولت (اين امتياز در دوران انقلاب از وهاب زادگان گرفته شد)، خريد. حدود 14 سال پيش، خانواده نورياني موسسهاي را با نام خود تاسيس كردند و «پرشيا خودرو» كه زيرمجموعه اين موسسه بود، واردات بيام و را بر عهده گرفت. اين در حالي بود كه بعدها به دليل مشكلات اقتصادي، امتياز موسسه نورياني به فرد ديگري واگذار شد و در حال حاضر نيز بيام و حضور چندان پررنگي در بازار ايران ندارد.واردات كيا
...اما پورشه و مازراتي
اما سري هم به خاندان «بهبهاني» بزنيم كه اگرچه واردات خودرو بخش بسيار كوچكي از بيزينس اين خانواده است، اما واردات خودروي لوكسي به نام «پورشه» بهنوعي «پرستيژ» تجارت «بهبهانيها» را بالا برده است. خاندان بهبهاني، عمده فعاليت خود را در صنعت نساجي متمركز كرده و به واردات لوازم بهداشتي و آرايشي نيز مشغول است و در كنار آنها، به سراغ واردات خودرو هم رفته تا نمايندگي انحصاري يكي از گرانترين و لوكسترين خودروهاي دنيا در ايران را نيز داشته باشد. با اين حال، قوانيني كه وزارت «صنعت، معدن و تجارت» براي واردات خودرو گذاشته و طبق آن ورود محصولات داراي حجم موتور بالاي 2500 سيسي را ممنوع كرده است، سبب شده تا تجارت خودرويي بهبهانيها با چالش مواجه شود. در كنار پورشه، اما ديگر خودرو لوكس و بسيار گران قيمت وارداتي به كشور، «مازراتي» نام دارد كه خانوادهاي از اردبيل به نام «فتحي بيطرف» پشت واردات آن است. «بيطرفها» نيز مانند «بهبهانيها» تجارت اصليشان خارج از نمايشگاههاي خودرو است و از آنها بهعنوان يكي از بزرگان حوزه امدياف (MDF)، ياد ميشود، اما به هر حال واردات خودروهايي با شهرت مازراتي نيز در كارنامه تجارت آنها جاي گرفته است. اين در حالي است كه داستان پورشه، دامان مازراتي را هم گرفته و واردات اين خودرو به كشور در مقطع فعلي، تقريبا متوقف است.