چرا ما تشنه اطلاعات شخصي ديگرانيم

۲۱ بازديد

تا چند وقت پيش فعل «هك كردن» را بيشتر در كنار خبرهاي دزدي و كلاه برداري مي ديديم؛ اخباري كه بيشتر جنبه اقتصادي داشتند. اما حالا روند اتفاقات طوري پيش مي رود كه «هك كردن» در كنار مسائل اجتماعي به چشم مي خورد.

تا چند وقت پيش فعل «هك كردن» را بيشتر در كنار خبرهاي دزدي و كلاه برداري مي ديديم؛ اخباري كه بيشتر جنبه اقتصادي داشتند. اما حالا روند اتفاقات طوري پيش مي رود كه «هك كردن» در كنار مسائل اجتماعي به چشم مي خورد.
   
هفته نامه تماشاگران امروز - فاطمه رجبي: تا چند وقت پيش فعل «هك كردن» را بيشتر در كنار خبرهاي دزدي و كلاه برداري مي ديديم؛ اخباري كه بيشتر جنبه اقتصادي داشتند. اما حالا روند اتفاقات طوري پيش مي رود كه «هك كردن» در كنار مسائل اجتماعي به چشم مي خورد. حالا اصل اطلاعات، رازشمند شده اند و به نظر مي رسد هر كسي كه بتواند اطلاعات بيشتري درباره ديگران به دست بياورد خوشحال تر و البته موفق تر است. داغ بودن بازار رقابت بر سر به دست آوردن اطلاعات را آن هم اطلاعاتي كه اغلب در رده «شخصي» قرار دارند مي شوند از اتفاقات اخير فهميد.

وقتي خبر درز اطلاعات مشتركان ايرانسل دهان به دهان چرخيد يا همين طور خبر هك شدن تعداد زيادي از كاربران تلگرام به سوژه داغ رسانه ها تبديل شد، مي شد به خوبي فهميد كه اتفاقاتي زير پوست جامعه ايراني در جريان است. اصلا چرا راه دور برويم؛ قبل از همه اين اتفاق ها خيلي از ما بارها پيامكي دريافت كرده بوديم با اين مضمون كه اگر به همسر، پارتنر و... خود شك داريد به فلان آدرس برويد و از اين طريق صفحه او را در تلگرام يا هر جاي ديگر هك كنيد.
 
اغلب ما هم وقتي با اين موارد رو به رو مي شويم يا خبر هك شدن اپراتور تلفن همراه و كاربران تلگرام را مي شنويم با خودمان مي گوييم كه هر روز دارد بر تعداد سودجوها اضافه مي شود. اما كمتر كسي به اين نكته توجه مي كند كه اين بازار، خريداراني هم دارد كه فروشندگانش اينقدر پرشور به فعاليت شان ادامه مي دهند.
 
وقتي پيامكي بارها براي عده اي ارسال مي شود معني اش اين است كه ارسال كننده پيامك از كارش نتيجه گرفته است. اينجاست كه بايد از خودمان بپرسيم چه اتفاقي افتاده است كه ما اينقدر تشنه اطلاعات شخصي همديگر شده ايم؟ آيا كنجكاوي مان زياد شده يا پاي موضوع ديگري در ميان است؟

فضول تر شده ايم يا بي اعتمادرت؟
 
قلاب در بركه خالي

وقتي حرف از هك كردن مي شود، اين سوال پيش مي آيد كه آيا واقعا دسترسي به اطلاعات كاربران شبكه هاي مختلف مجازي مخصوصا تلگرام به همين راحتي است؟ سجاد احمديان، كارشناس شبكه و مخابرات است، دستي هم بر آتش برنامه نويسي دارد و حتي در سطح بين المللي فعاليت مي كند.
 
او در جواب اين سوال مي گويد: «نه، هك كردن كه به اين راحتي نيست. متاسفانه رسانه هاي مختلف، تصويري از يك هكر ارائه مي كنند كه حتي نوجواني با اطلاعات ابتدايي را هم شامل مي شود. اين طوري ست كه خيلي ها فكر مي كنند اگر كسي كمي علم رايانه بداند مي تواند به راحتي به صفحات شخصي افراد نفوذ كند، در حالي كه اين تفكر صحيح نيست.
 
البته هيچ شبكه اي به طور صددرصد در برابر نفوذ ايمن نيست، اما اين كار هم كار هر كسي نيست كه بشود با يك پيامك مشتري اش شد. حتي اگر افراد خيلي هم حرفه اي باشند باز راه سختي در پيش دارند و احتمال موفقيت شان چندان بالا نيست». با اين توضيحات بايد دوباره قانع شويم كه اين پيامك هاي تبليغاتي را خيلي جدي نگيريم.

خيلي ها با ترس و لرز در تلگرام فعاليت مي كنند و مدام نگران هستند كه اطلاعات شخصي شان لو برود. احمديان اطمينان مي دهد كه با خيال راحت در تلگرام فعال باشيم: «اين خبر كه اطلاعات تعداد زيادي از كرابران تلگرام هك شده است به اين معني نبوده كه هك كننده ها حالا مي توانند هر كار مي خواهد با كانت كاربر بكنند.
 
مثلا پيام هايش را بخوانند يا از طرف او پيام ارسال كنند بلكه در اين حد بوده كه شماره تلفن برخي از كاربرها در اختيار هك كننده قرار گرفته است. مثلا او فهميده صاحب فلان يوزر با فلان شماره تلفن به تلگرام وارد شده است.

البته همين هم نوعي نفوذ محسوب مي شود اما تلگرام هم اعلام كرده كه قبلا هم درباره ايمن تر كردن اكانت ها هشدار داده بوده و كاربرها بايد در عين حال كه از ورود دو مرحله اي براي راه اندازي اكانت شان استفاده مي كنند با رفتن به تنظيمات تلگرام بفهمند كه آيا سيستم ديگري در حال استفاده از اكانت آنها است يا نه. با وجود اين اتفاقات بايد بگويم هك كردن تلگرام آن هم به نحوي كه بشود پيام هاي افراد را خواند كار هر كسي نيست و حتي حرفه اي ها هم مسير بسيار سختي براي چنين هدف پيش رو دارند.»

بي اعتمادي، كارمان را مي سازد

ميل به سرك كشيدن در امور ديگران يك چيز است و هك كردن يك حساب كاربري براي فروش اطلاعاتش به نزديكان افراد چيزي ديگري ست.

حسين كاظمي، جامعه شناس هم فرق زيادي بين اين دو قائل است و توضيح مي دهد كه چرا ما اينقدر تشنه به دست آوردن اطلاعات همديگر شده ايم. او مي گويد: «اول از همه اين را بگويم كه جامعه در همه ابعاد رشد نكرده و توسعه نيافته است. مثلا با وجود ورود تكنولوژي هنوز زندگي ها آنقدر مدرن نشده كه سبك زندگي در خور اين تكنولوژي هم پذيرفته شود.
 
يعني ما با در اختيار داشتن چنين تكنولوژي هايي دائما مي توانيم فضاهاي شخصي غيرقابل رصد براي خودمان درست كنيم كه در گذشته ممكن نبود. مثلا زنان و مردان نهايتا در محيط هاي شغلي مي توانستند فضايي جدا از شريك زندگي شان داشته باشند كه آن محيط ها  هم به نوعي قابل رصد بود اما الان همان مرد ايراني قديمي، همن زن ايراني قديمي احساس مي كند افسار زندگي آن طور كه مي خواهد در دسترسش نيست و طرف مقابلش مي تواند براي خودش فضاهايي داشته باشد كه او روح هم از آنچه ممكن است در آنها بگذرد بي خبر است.
 
همين مساله يك احساس ناامني به افراد مي دهد. باعث مي شود آنها دائما احساس خطر كنند و اين احساس خطر را از طريق نفوذ به حوزه هاي شخصي طرف مقابل كنترل كنند».
 
فضول تر شده ايم يا بي اعتمادرت؟
 
امان از دست رسانه ها

كاظمي، بي اعتمادي را هم كه خيلي ها نسبت به هم دارند، نتيجه زندگي مدرن مي داند: «البته نمي توان منكر رواج بي اعتمادي در جامعه شد. اين بي اعتمادي كه حاصل زندگي مدرن است و رسانه ها به آن دامن مي زنند و در صورت كنترل و ترميم نشدن مي تواند كار يك جامعه را بسازد. در اين ميانه بازار داغي هم براي سودجويان درست مي شود.
 
وقتي رسانه ها طوري عمل مي كنند كه كوچكترين رفتار يك نفر به سرعت تبديل به سوژه داغ دنياي مجازي مي شود و يا اين همه آدم، مشتاق كنترل رفتار ديگري در فضاي مجازي هستند، طبيعي است كه خيلي ها با خوشان بگويند چرا ما از اين فرصت استفاده نكنيم، حتي به دروغ.

اينها همه براي ما هشدار است. مثلا وقتي ما مي بينيم در جامعه بيشتر تلاش بازارياب ها براي فروش محصولات شان دروغ گفتن درباره تاثيرات جنسي يك كلاست مي توانيم به يك سري مشكلات در آن جامعه پي ببريم و حالا هم وقتي يك بازارياب از طريق وسوسه افراد براي سردرآوردن از كارهاي مجازي شريك زندگي شان سعي مي كند مشتري را صيد كند يعني يك جاي كار در آن جامعه مي لنگد».

روشنفكر باشيم يا سنتي؟

اين جامعه شناس در جواب اينكه اين بي اعتمادي زاييده چه چيزي ست، مي گويد: «زاييده زندگي ناهمگون ما. اين بي اعتمادي از خواص دوران گذار است. دوراني كه در آن مرد خانواده نه مي تواند همسرش را از تلفن و اينترنت دور كند و نه مي تواند با خيال حرف زدن همسرش با يك مرد غريبه سر راحت بر بالين بگذارد، يا زني كه نه آنقدر سنتي است كه از حرف زدن شوهرش ابراز ناراحتي كند و نه آنقدر به اصطلاح مدرن شده كه اين حرف زدن ها شك را در دلش بيدار نكند.

ما الان در دوره اي هستيم كه افراد مجبورند در ظاهر حريم خصوصي هم را رعايت كنند، يعني رعايت نكردن حريم خصوصي به صورت آشكار يك ضدارزش است و موجب برچسب خوردن روي فرد مي شود. اما خيلي از افراد قلبا به لزوم رعايت اين حريم معتقد نيستند. همين زندگي چند لايه و نامتوازن باعث مي شود كه بازار سرك كشيدن هاي پنهاني داغ شود. اين نوع بي اعتمادي كه جواز بروز علني پيدا نمي كند به نظر من خطرناك تر از آن نوع بي اعتمادي است كه عيان است و طلب اعتمادسازي مي كند

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.