یکشنبه ۳۱ مرداد ۹۵ | ۱۴:۴۸ ۱۹ بازديد
در اين گفتوگو احسان كرمي، مجري همهفن حريف ما را همراهي كرد تا گفت وگوي درجه يكي داشته باشيم. آقاي سوپراستار مقابل آقاي همهفن حريف بيهيچ رودربايستي حرف زد و چيزي را از قلم نينداخت. اين گفتوگو پر از حرفهايي است كه راجع به محمدرضا گلزار تا حال گفته نشده و نميدانيد.
در اين گفتوگو احسان كرمي، مجري همهفن حريف ما را همراهي كرد تا گفت وگوي درجه يكي داشته باشيم. آقاي سوپراستار مقابل آقاي همهفن حريف بيهيچ رودربايستي حرف زد و چيزي را از قلم نينداخت. اين گفتوگو پر از حرفهايي است كه راجع به محمدرضا گلزار تا حال گفته نشده و نميدانيد.
مجله زندگي ايده آل - احسان كرمي: در اين گفتوگو احسان كرمي، مجري همهفن حريف ما را همراهي كرد تا گفت وگوي درجه يكي داشته باشيم. آقاي سوپراستار مقابل آقاي همهفن حريف بيهيچ رودربايستي حرف زد و چيزي را از قلم نينداخت. اين گفتوگو پر از حرفهايي است كه راجع به محمدرضا گلزار تا حال گفته نشده و نميدانيد.
هند خوش گذشت؟
- بله. خوب بود؛ تجربه جديد و جالبي بود.
پيش از اين سفر به هند داشتيد؟
- بله. يك بار در سال 82 بود كه به گوآ سفر كردم.
اما جامعه واقعي هند را نميتوان در گوآ پيدا كرد.
- خير. چون گوآ يك منطقه توريستي است و با روح هند كمي متفاوت است. بمبئي يك تجربه جديد و عجيب براي من بود. بمبئي باعث شد احساس جديدي به مردم هندوستان پيدا كنم.
ايران و هند ريشههاي فرهنگي مشترك زيادي با هم دارند. نظرتان در اين باره چيست؟
- اگر دنبال ريشه مشترك ميگرديد بايد بگويم در حال حاضر ميتوان اين اشتراك را در زبان جستوجو كرد. زبان فارسي يكي از زبانهاي رسمي هندوستان است اما اشتراك ديگري بين ايرانيها و هنديها نميتوان پيدا كرد. مردم در هندوستان با يك اختلاف طبقاتي بسيار متفاوت در كمال آرامش در كنار هم زندگي ميكنند و شما ميتوانيد يك همنشيني زيباي اجتماعي را بينشان پيدا كنيد؛ به عنوان مثال آميتا باچان يا شاهرخخان را با خانههاي چند ميلياردي در كنار كسي كه زاغهنشيني ميكند يا خودش را در دريا ميشويد، مي شود ديد. آنها در جوار هم زندگي ميكنند و به هم احترام ميگذارند و بسيار مسالمتآميز با يكديگر تعامل دارند و به هم عشق ميورزند اين چيزي بود كه من واقعا به آن غبطه خوردم. با اينكه ما در سرزميني زندگي ميكنيم كه سراسر فرهنگ و قدمت است اما فقدان اين همزيستي را در اينجا ميتوان به راحتي مشاهده كرد. ما از فرهنگ و تمدن 2500 ساله ادعايي خودمان هم خيلي دور شدهايم.
ولي شما ميتوانيد اين دوست داشتن را به خوبي بين مردم هند ببينيد. شايد اگر كسي در ايران به جايي برسد، عدهاي از مردم به جاي تشويق آن هنرمند، او را مورد تنفر هم قرار دهند. اين يك واقعيت تلخ است كه شايد باورش برايمان كمي سخت است؛ مثلا من صحنهاي را در خيابانهاي بمبئي با آن جمعيت زياد ديدم كه دو ماشين با هم تصادف كردند اما به جاي دعوا و بحث رانندهها از ماشين خود پياده شدند و برخورد تندي نداشتند و صورت همديگر را بوسيدند و سوار ماشين شدند و به راه خودشان ادامه دادند.
چه عاملي در فرهنگ هندوستان وجود دارد كه اين دوستداشتن بين مردم را سبب شده است؟
- عشق و آرامش در هر لحظه زندگي مردمانشان موج ميزند و اين موضوع براي من بسيار قابل احترام بود. وجود استرسهاي روزمره بين مردم ما شايد باعث اين تفاوت شده باشد و يكسري اتفاقهاي ديگر كه از صبح كه چشم باز ميكنيم درگير آن هستيم.
چقدر هنر در زندگي مردم هند تاثير گذاشته است؟
- سينما يكي از اركان اصلي زندگي آنهاست و هنرمندها را در هر سطحي كه باشند بسيار دوست دارند. آنها حتي در مورد هنرپيشههاي درجه 7 و 8 خود به خوبي و با عشق صحبت ميكنند. مردم هندوستان آرزوهاي خود را در سينما دنبال ميكنند برعكس كشور ما كه برخي افراد براي خود منتقد و كارشناس هستند؛ مثلا بعضي مردم در خيابان پليس ميشوند و در سينما بهترين منتقد هستند يا در موسيقي طوري نظر ميدهند كه هر كسي نداند فكر ميكند اين افراد از بهترينها در حوزه موسيقي هستند. من قبلا فكر ميكردم مردم در شغلهاي خودشان بهترين هستند و شغل دومشان نقد و قضاوت است اما اگر در حال حاضر از من بپرسي ميگويم اينها در نظر دادن بيشتر استاد هستند و شغل اولشان قضاوت و نقد ديگران است.
فضاي مجازي هم به اين موضوع دامن زده و باعث شده كه مردم ما بيشتر همديگر را نقد كنند تا به هم كمك كنند؛ به عنوان مثال در كشورهاي ديگر آقاي انريكه در فضاي مجازي خود يك پست قرار ميدهد و يكسري طرفدار دارد و يكسري ديگر منتقد ميآيند خطاب به او نظرشان را مينويسند اما در كشور ما مردم با هم دعوا دارند و در پيج يك هنرمند با هم بحث ميكنند و گاهي اوقات دعواهايي راه ميافتد كه تعجبآور است و همگي نمونه آن را ديدهايم. اين مشكلات بايد ريشهيابي شود چون امكان دارد تنها يك دقيقه ذهن كسي را كه كامنت ميگذارد به خود مشغول كند اما لطمه بزرگي به هنرمند وارد ميكند.
از فضاي مجازي استفاده ميكنيد؟ فضاي اينستاگرام چطور؟
- بله. من پيج رسمي در اينستاگرام دارم و چند فنپيج رسمي ديگر؛ اين مشكلات مجازي هم از من دور نيستند و طرفداران مرا هم تحت تاثير قرار ميدهند.
البته يك تيم هدايت شده در اين فضا با هدف مشخص، تخريب انجام ميدهد كه شناسايي شده و به زودي از طرف مجاري قانوني پيگيري خواهد شد. به هر حال هر هنرمندي يكسري طرفدار و يكسري منتقد دارد كه البته اگر باعث رنجش براي كسي نشوند، حرفهايشان را بايد شنيد. من از اين شرايط ناراضي نيستم و طرفداران بسيار نازنين و فهميدهاي دارم كه يكي از بزرگترين شبكههاي منظم طرفداري را شكل دادهاند و من به آنها افتخار ميكنم.
شاهرخ خان در فضاي مجازي؟
- ماجراي پيج آقاي شاهرخخان براي همه بسيار جذاب بود. تا زماني كه من پيج اينستاگرامي ايشان را فالو نكرده بودم 900 هزار فالوئر داشت كه الان فكر ميكنم بسيار زيادتر شده است يا هر پست ايشان نهايتا 1700 كامنت داشت اما بعد از اينكه ايرانيها جلب پيج او شدند، تعداد كامنتها به عدد 24 هزار در پست جديد او رسيد. يكسري از طرفدارهاي ايراني به فارسي به آقاي شاهرخخان ابراز محبت ميكردند و يكسري ديگر به فارسي ناسزا گفته بودند؛ البته اگر از اينها بگذريم يكسري از ايرانيهاي فهيم آمده بودند و عذرخواهي كرده بودند. ما بيشتر از هر چيز ديگري نياز به فرهنگسازي داريم.
شاهرخخان به شما چيزي راجع به اين ماجرا نگفت؟
- نه. اما براي من جالب بود كه ايشان چند جمله فارسي ميدانست. پدر ايشان يك عقبه فارسيزبان دارند و جالبتر اينكه ايشان شيعه هستند. استقبال ايشان از من در تاريخ هندوستان بيسابقه بود. البته شاهرخخان يك اسطوره است و من براي ايشان احترام بسياري قائلم.
به عنوان يك سوپراستار ايراني كه شايد نتوانيد راحت از خانه بيرون برويد يا خيلي نتوانستنهاي ديگر، وقتي كه زندگي خودتان را با سوپراستارهاي هند قياس ميكنيد چه تفاوتهايي را احساس ميكنيد؟
- مقياسها در هر جايي متفاوت است؛ شاهرخخان اگر به لسآنجلس برود بايد ساعتها در فرودگاه بماند تا بتواند از آنجا بيرون برود. ايشان فرد متفاوتي است. شرايط شاهرخخان با من بسيار متفاوت است و قابل قياس نيست.
چه شد با قربان محمدپور كار كرديد؟
- فيلمهاي ايشان به شدت در جهت سرگرم كردن مردم در سينما ساخته ميشوند كه البته در بعضي موارد به هدف خود رسيده و در گيشه موفق بودند و بعضي ديگر در گيشه شكست خوردند.
از روزي كه من آقاي محمدپور را با فيلمنامه سلام بمبئي ديدم، نزديك به دو سال ميگذرد. فيلمنامه بيشتر شبيه يك رويا براي آقاي محمدپور به نظرم آمد. من هم به اين فيلمنامه نه نگفتم. كمكم كه جلوتر رفتيم تهيهكننده ايراني آمد و بعد از مكاتباتي كه داشتند هنرمندهاي هندي هم به كار اضافه شدند و همه چيز شكل جديتري به خودش گرفت. خود من هم فكر نميكردم كه پروژه به اين ابعاد صورت بگيرد و اولين پروژه اينترنشنال بين ايران و هندوستان در سينما بسته شود. خدا رو شكر كه از پسش برآمديم. من كار را ديدم و راضي هستم. ايشان خيلي زحمت كشيدند و براي من عزيز هستند.
قرار است اكران بزرگي براي اين فيلم داشته باشيد؟
- 3 هزار سينما فقط در هند قرار است فيلم را اكران كنند. ما در آمريكا و اروپا هم اكران خواهيم داشت و 17 سينما هم در كانادا فيلم را روي پرده خواهند برد. در ايران هم يك اكران هيجانانگيز خواهيم داشت. يك فرش قرمز پرهيجان با حضور هنرمندهاي هندي هم شاهد خواهيم بود.
حواشي اين سوپراستارهاي هندي و خود شما روي فرش قرمز چگونه است؟
- همه اين كارها با مجوز وزارت ارشاد خواهد بود. تمام هنرپيشهها با مجوز خواهند آمد و اگر خدا بخواهد آبرومند برگزار ميشود. اگر بدانم كه همه چيز عالي برگزار نميشود اين كار را اصلا انجام نميدهم و حتي جلوي آن را خواهم گرفت. «سلام بمبئي» كار گيشه است؛ اما كار آبرومند گيشه است و مطمئن هستم كه مردم از آن راضي خواهند بود.
نسخه فيلم در ايران با هند تفاوت دارد؟
- قرار شده مجددا بازبيني شود چون صحبتهايي در رابطه با مسائل فرهنگي شد. ما مجوز فيلم را گرفته بوديم اما دوباره مورد بازبيني قرار گرفت. در يك سكانس حركات موزون داريم كه من و خانم ديا ميرزا وارد رستوراني ميشويم و چند پسر جوان حركات موزون انجام ميدهند كه بينظير است. توقع من از فيلم هندي هميشه اين بوده كه درخت ببينم و دو دلداده يا صحنههاي اكشن با صحنههايي از اسلحه و. . . . اين فيلم اصلا اينطور نيست. يك سكانس حركات موزون آبرومند داشتيم كه در بازبيني حذف شد. البته نسبت به اين مساله اعتراض دارم و در رابطه با اين موضوع تا به حال صحبت نكردهام. ما ميتوانستيم براي ورژن هندي، رقص و آواز ديگري بگيريم و براي ورژن ايراني همينطور. . . ميخواهم بگويم اگر مجوز يك كار بينالمللي را ميدهيم اين قدرت و جرات را داشته باشيم كه پايش بايستيم. در نهايت اين را بگويم كه هيچ تفاوتي بين نسخه ايراني و هندي نيست و فقط به دستور وزارت ارشاد بخشهاي حركات نمايشي از فيلم حذف شد. البته تمام سكانسهاي فيلم براساس فيلمنامه پيش رفته است؛ پروانه ساخت گرفتيم و بعد فيلمبرداري انجام شد ولي اگر تدبيري انجام شود كه 1 تا 2 دقيقهاي از فيلم حذف نشود بهتر است. البته ورژن ايراني و هندي چندان تفاوتي ندارد و ورژن هندي فقط حدود 5 دقيقه بيشتر است.
شايعه شده بود شما با خانم ميرزا ازدواج كردهايد؟
- البته فرهنگ مردم ما بالاتر اين حرفهاست كه چنين شايعاتي به وجود آيد. قبلا به صورت تصويري پاسخ اين سوال را دادهام. ايشان سالها پيش ازدواج كردهاند و شوهرشان دوست خوب من است.
به فيلم «خشكسالي و دروغ » اشاره كرديد؛ فيلمي كه كارگردانش از اينكه از جشنواره دور مانده ناراضي بود. متنش از محمد جعفري فوقالعاده بود و همين طور فيلم «مادر قلب اتمي». . . بيشتر برايمان بگو.
- عدم حضور «مادر قلب اتمي» در جشنواره فجر بيشتر از باقي كارها من را اذيت كرد. مگر يك بازيگر در طول كارنامه هنرياش چند بار ميتواند خودش را نشان دهد و ديده شود. آنهايي هم كه قرار است كارشان ديدن چنين كارهايي باشد يا دقت نميكنند يا دوست ندارند كه ببينند؛ حتي گاهي حواسشان را پرت ميكنند. «مادر قلب اتمي» فيلمي است كه وارد جشنواره برلين شده است. اين جشنواره در سطح دنيا برگزار ميشود. البته در بخش اصلي جشنواره برلين نبوديم. در بخشي از جشنواره بوديم كه داوري نشد. كساني كه اين فيلم را ديدهاند ميتوانند قضاوت كنند. كار آقاي فرمانآرا، «خشكسالي و دروغ» و فيلم «بوتيك» هم به جشنواره نرفت. آخر مگر چند تا كار جشنوارهاي هر بازيگر در كارنامهاش دارد؟ البته من براساس علاقه شخصي مدتهاست كه كلا تغيير ژانر دادهام.
چرا اين كار را كردي؟
- گيشه سينما را سالها با كارهاي مورد استقبال مردم مثل كما، شام آخر، توفيق اجباري، آتش بس و. . . داشتهام. از آن طرف از بزرگان عرصه سينما مثل آقاي بيضايي، كيميايي، مهرجويي پيشنهاد كار داشتم اما ترجيح دادم با كارگردانان جوان كار كنم. همچنانكه اگر الان هم اين اساتيد به من پيشنهاد كار بدهند دوست دارم كار كنم.
كار گيشهاي هم انجام ميدهيد؟
- گيشه خوب بله؛ گيشهاي كه با خواهش مردم را به سينما نكشانيم. كارهايي را دوست دارم بازي كنم كه مردم براي ديدنش صف بكشند.
اخيرا چه فيلمهايي ديدهايد؟
- در كارهايي كه در سينما ديدهام بايد به «ابد و يك روز » اشاره كنم كه خيلي خوب بود و خوشحالم از اينكه بازيگرانش جايزه گرفتند.
برگرديم به خشكسالي و دروغ. بيشتر برايمان درباره اين كار توضيح بدهيد.
- خشكسالي و دروغ فيلمي است كه 7 سال تئاترش پرمخاطبترين تئاتر ايران بود. آقاي سرابي، خانم آيدا كيخايي، باران كوثري و پيمان معادي كار ميكردند و من جاي احمد و پيمان اين نقش را بازي كردم. براي فيلم سينمايياش من و پگاه آهنگراني اضافه شديم. باران كوثري مشغول كاري بود و نتوانست حضور پيدا كند. به نظرم كاري درخشان است.
منتظر هستيم تا اين فيلم را ببينيم.
- اين فيلم كاري است كه مردم دوست خواهند داشت چون به مشكلات خانوادگي اشاره ميكند كه ميدانم قابل لمس است. سياهنمايي هم ندارد. اعتقاد دارم كه سياهنمايي تا يك جايي براي فيلمها جذاب است. ممكن است عدهاي با اين مسئله مشكل داشته باشند و خرده بگيرند. از يك جايي به بعد به نظرم خيلي از فيلمنامههاي ما سياهنمايي دارد. همه ميخواهند اصغر فرهادي شوند؛ مسلما چنين چيزي امكانپذير نيست! ساخت فيلمهاي مشابه «جدايي نادر از سيمين» ديگر كافي است!
بله. چندين و چند سال است كه ما فيلم سرگرم كننده به معناي واقعي نداريم. . . برويم سراغ موسيقي. كلا فعاليت هنريتان با موسيقي شروع شد. اين را بگوييد كه جدي جدي، جدي شد يا شوخي شوخي، جدي شد؟
- بله. با گروه آريان كار در عرصه موسيقي را آغاز كردم؛ البته سالها قبل از اين گروه جدا شدم. اما الان تيمي كه بايد با آنها كار كنم را پيدا كردم كه تمامي افراد حرفه اي و در كار خود بهترين هستند كه شامل تيم توليد، اجرايي، تبليغات، و نوازنده هاست كه آقاي حامد برادران به عنوان تنظيم كننده و رهبر اركستر و آقاي ايمان ابراهيمي با عنوان مديريت اجرايي به عنوان اركان اصلي در اين تيم حضور دارند.
آقاي برادران شريك هنري شما هستند يا مديربرنامهتان؟
- ايشان تنظيمكننده و رهبر اركستر من هستند.
همكاري شما صرفا در زمينه موسيقي بوده؟
- بله. فقط در حوزه موسيقي همراه هستيم و زماني كه با هم كار ميكنيم روند رو به رشدي داريم و بسيار حرفهاي كار ميكنيم.
تركهايي كه كار كردهايد براي اجراي كنسرت كم نيست؟
- بله كمتر از 10 تاست.
شنيدهام قرار است به زودي كنسرت برگزار كنيد. در مورد تاريخ آن و... بگوييد.
- الان حدود 9 ترك آماده داريم. 4 ترك هم داريم كه آماده براي مرحله ضبط است. كنسرت در شهريورماه و در جشنواره برگزار خواهد شد. در نهايت حدود 14 ترك باكيفيت براي كنسرت آماده خواهيم داشت.
كاري را بازخواني هم ميكنيد؟ مثلا از كارهاي قديمي، احتمالا مورد استقبال هم قرار خواهد گرفت ...
- موافقم و احتمال دارد اين كار را انجام دهيم. به نظرم كار جالب و زيبايي است.
براي آهنگسازي فقط با آقاي برادران كار ميكنيد؟
- خير. از بيرون هم كار ميگيريم. البته با مشورت تيم اين كار را انجام ميدهيم اما با كمك خود گروه. در حال حاضر اجراي رسمي نداشتهايم. البته در كار ما آدمهاي بسيار حرفهاي فعاليت ميكنند.
ورود شما به سينما تحولي در گيشه به وجود آورد و فيلمهاي سرگرم كننده را تبديل به فيلمهاي جذاب كرد؛ مثلا شام آخر هنوز براي من فيلم جذابي است. . . فكر ميكنيد بتوانيد چنين تحولي در موسيقي هم به وجود آوريد؟
- راستش را بخواهيد براي همين است كه ميخواهيم كار متفاوتي انجام دهيم؛ مثلا كنسرتي را در سال 88 برگزار كردم كه اولين كنسرت آقاي فلاحي، جهانبخش، سهراب پاكزاد و طبري بود. من عنوان كردم در اين كنسرت ميخواهم از زير با بالابر خيلي سريع روي صحنه بيايم. آنها گفتند چند خواننده خدابيامرز در آن ور آب فقط اين كار را كردهاند. اما من عقيده داشتم هر طوري هست بايد اين كار را انجام دهم؛ بنابراين سيستم حرفهاي تهيه كرديم و درام را با كمك چند نفر از وسط صحنه بالا آوردند و اين اتفاق افتاد.
يعني ميخواهيد كنسرتها هم هيجانانگيز باشد؟
- تلاشمان اين است. دوستان ديگر ايدههاي جالب ديگري را پياده كردهاند. اما ما ميخواهيم با خلاقيتهايي كه تا به حال مردم نديدهاند روي صحنه حاضر شويم تا مخاطبها راضي باشند.
آلبوم چطور؟
- در راه است.
امسال؟
- بله. حتما بعد از محرم و صفر آلبوم را بيرون ميدهيم.
در موسيقي هم مديربرنامه داريد؟
- آقاي ايمان ابراهيمي، مدير اجراييمان در موسيقي است.
لزوم حضور مديربرنامه چيست و به نظر شما حتما بايد باشد؟
- در تمام دنيا در سطح حرفهاي اين موضوع وجود دارد. از سال 79 كه سام و نرگس را كار كردم اين مساله را مهم ميدانستم. بله من هم مديربرنامه دارم. آقاي حميدرضا حميديمنش، كه هميشه ترجيح ميدهد پشت پرده باشد و در انتخاب خيلي از كارها به من مشورت ميدهد. خيلي جاها هم با نظر خودش دليلي نميبيند كه حضور داشته باشد؛ مثلا وقتي با آقاي شايسته، تهيهكننده قرار كاري دارم كه 16 سال است كه با او كار ميكنم و او را ميشناسم، خود حميدرضا تشخيص ميدهد در جلسه حضور نداشته باشد و البته اين از روي احترام به تهيهكنندههاي آشناست كه اين كار را ميكند؛ چون ما زبان هم را به خوبي ميفهميم. اما زماني هست كه قرار است با يك اسپانسري قرارداد ببنديم كه من نه او را ميشناسم و نه ادبيات هم را متوجه ميشويم. در اين زمان آقاي حميديمنش وارد ميشود و شروع به بررسي ميكند تا به نتيجه برسيم. در مورد سينما، عزيزي هست به نام عليرضا شمس كه مشورتها را با او ميكنم و با هم تصميمگيري ميكنيم كه تمام اين سالها يار من بوده است؛ مخصوصا در سالهاي اخير خيلي به من كمك كرده است و مدتهاست در كنار من است.
از شرايطي كه در ايران داريد، راضي هستيد؟ تا به حال به رفتن از ايران فكر كردهايد؟
- حدود دو سال در امارت، لندن و آمريكا زندگي كردم اما دليلي براي اينكه بخواهم بروم و برنگردم نميبينم.
در جامعه سينمايي مثل افتتاحيهها و اختتاميهها كمتر شما را ميبينيم. دليلش چيست؟
- من بايد دليلي براي حضور در اين مراسم داشته باشم. وقتي فيلمهاي من در آن جشنواره حضور ندارد، دليلي براي حضور ندارم؛ مثلا حتما در مراسم روز ملي سينما شركت ميكنم. در آينده هم هر جشنوارهاي كه فيلمي از من را داشته باشد، حتما در آن حضور خواهم داشت.
طبيعتا شما به عنوان يك سوپراستار از موقعيتتان به راحتي ميتوانيد براي كسب درآمد استفاده كنيد و گاهي تشخيص اينكه كاري را انجام دهيد يا نه برايتان سخت است. خيليها به شما پيشنهادهاي مالي خاص ميدهند، اين حاميان مالي شما چه كساني هستند و چطور انتخاب ميشوند؟
- يك تيم و اتاق فكري دارم كه پيشنهادهاي مطرح شده را بررسي ميكنند تا اعتماد مردم به من خدشهدار نشود. به هر حال هر محصولي كه انتخاب ميشود بايد جوري باشد كه مردم بابت استفاده از آن متضرر نشوند. مثلا با خميردندان G. U. M نزديك ۴ تا ۵ ماه در حال بررسي بوديم تا به اين نتيجه رسيديم كه اين محصول بايد تبليغ شود. يك سال قرارداد داشتيم كه تمام شده است اما چون هم من راضي بودم و هم دوستان طرف مقابل اين قرارداد ادامهدار خواهد بود. ساعت lond weil هم هست كه برايشان تبليغات ميكنم و همين طور براي HYPE كه از طرف شركت جهاني هايپ انتخاب شدم. من همراه چند مدل تبليغاتي ديگر در دنيا به طور مشترك تبليغ HYPE را انجام ميدهيم.
در مورد فعاليتهاي اجتماعي و بشردوستانهتان بگوييد.
- اتفاقا يك كار بزرگ خيريه در راه دارم. كار بزرگي است كه مردم هم در آن سهيم ميشوند؛ چون متاسفانه اعتمادها از بين رفته و اين كارها نمايشي شده است، ترجيح ميدهم اين كارها را در خفا انجام دهم.
جامعه هدف شما كودكان هستند، بيماران يا... ؟
- همه را در بر ميگيرد. هر سري سراغ يك گروه ميرويم تا مشكلاتشان را برطرف كنيم.
در مورد ديگر فعاليتتان بگوييد.
- فعاليتهاي مختلفي داريم از جمله به تازگي رستوران انار را در اختيار دارم كه از آنجا مستقيم با مردم در ارتباط هستم. اينجا قبلا داير بوده و مديريت داخلي آن را حدود دو ماه است من برعهده گرفتهام و اكثر زمانم را آنجا ميگذرانم.
و حرف آخر؟
- از مدير اجرايي تيم موسيقي، ايمان ابراهيمي و حامد برادران و محسن بيگلري به خاطر عكاسي و تصاوير تشكر مي كنم.